مينا اشرفي
خانه هنرمندان ايران در سال ۱۳۷۸ با همت جمعي از اساتيد و پيشكسوتان هنر اين سرزمين تاسيس شد. اين خانه با تمام فراز و نشيبها در سال ۱۳۹۸ بيست ساله شد. در اين20 سال خانه هنرمندان ايران، خانهاي براي هنرمندان و هنردوستان بود. چنانكه به مرور زمان تبديل به يكي از بزرگترين نهادهاي فرهنگي و هنري كشور شد؛ خانه هنرمندان ايران متشكل از ۱۲ انجمن و خانه هنري است و نمايندگان اين انجمنها و خانهها در شوراي عالي آن حضور دارند و سياستگذاري فعاليتهاي آن را به عهده دارند.
با شيوع پاندمي كرونا، در اسفند ۱۳۹۸، خانه هنرمندان ايران تلاش كرد كه فعاليتهاي خود را در قالبهاي جديدي ادامه دهد. چراغ خانه خاموش نشد، بخشي از فعاليتهايش را به شكل فيزيكي ادامه داد و بخشي از توان خود را صرف توليد محتواي الكترونيك و برگزاري رويدادهاي آنلاين با حضور اساتيد برجسته هنري كرد.
اما با ادامه يافتن اين پاندمي، اوضاع مالي خانه رو به وخامت گذاشته و اين سير همچنان ادامه دارد.اكنون ديگر روشن ماندن چراغ خانه هنرمندان ايران تنها با حمايت جدي دولت و نهادهاي عمومي و فرهنگي ممكن است. اميدواريم پس از روزهاي سخت و كمفروغ كنوني، چراغ خانه هنرمندان ايران همچنان روشن و در خدمت هنرمندان و هنردوستان باشد.
ايرج راد ، رييس هيات مديره خانه تئاتر و رييس شوراي عالي خانه هنرمندان ايران از اوضاع و احوال اين روزهاي هنرمندان تئاتر و خانه هنرمندان ايران ميگويد؛ به گفته اين پيشكسوت عرصه تئاتر، خانه هنرمندان در وضعيت بسيار نامناسبي به سر ميبرد و كمكهاي صورت گرفته به تشكلهاي هنري نيز بسيار ناچيز است.
هنرمندان امنيت شغلي ندارند
در وضعيتي كه از چند ماه پيش آغاز شده و تاكنون ادامه يافته است، رشتههاي مختلف هنري دچار معضلات و مشكلات عجيب و غريبي شدهاند. مشكلات عرصه هنر نسبت به ديگر شغلها و حرفهها ملموستر بوده است. هرچند كارهايي در جهت امنيت شغلي هنرمندان و حقوق ايام بيكاري صورت گرفته است اما هنوز در ابتداي راه به سر ميبريم. در حقيقت وضعيت شغلي هنرمندان تاكنون شكل منسجم و حقوقي و قانوني نداشته و كاري كه هنرمندان انجام ميدهند به عنوان شغل به رسميت شناخته نشده است و طبيعتا از امنيت شغلي نيز برخوردار نبودهاند و حقوق ايام بيكاري نيز به آنان تعلق نميگيرد. افرادي كه بر اساس قرارداد در جايي مشغول به كار هستند، ميتوانند از نظر حقوقي و قانوني مورد حمايت قرار بگيرند ولي براي هنرمندان حقوق قانوني در نظر گرفته نشده است.
در عرصه تئاتر پيش از ايجاد اين شرايط هم بازدهي مالي كارها، نميتوانست زندگي هنرمندان را از نظر مالي تامين كند و آنها مجبور بودند در كنار كار تئاتر به كارهاي ديگري نيز بپردازند تا گذران زندگي ميسر شود. موقعيت جديد كرونايي باعث شده همان آب باريكه نيز قطع شود. كساني كه روي صحنه تئاتر كار ميكردند،كارشان متوقف شد. آنهايي كه كارشان را آماده كرده بودند تا روي صحنه ببرند متوقف شدند و هنوز هم تكليفشان روشن نيست. حدود ۲۴۵ كار نمايشي در تهران و بيش از ۵۰۰ كار در ديگر نقاط كشور يا در حال اجرا بودند يا آماده ميشدند كه روي صحنه بروند و همه اينها متوقف شد. اين گروهها براي اجرا هزينه كرده بودند، از هزينه دكور و طراحي لباس گرفته تا هزينههاي چند ماه تمرين. اما در ازاي اين هزينهها نه تنها حقوقي به آنها پرداخت نشده است بلكه متحمل ضرر و زيان نيز شدهاند.
هنرمندان حوزههاي ديگر نيز مشكلات خاص خودشان را دارند. اما از آنجايي كه تئاتر يك هنر زنده است و بايد رودرروي تماشاگر اجرا شود با مثلا يك كار تصويري تفاوت دارد. مشكلات اجرايي نيز وجود دارد چون روي صحنه تئاتر نميتوان ماسك به صورت زد يا فاصله فيزيكي را رعايت كرد. پس عملا نميتوان اجراي تئاتر داشت. گرچه هر كدام از خانهها و تشكلها سعي كردهاند بستههاي حمايتي يا مبالغي را از جاهايي بگيرند اما اينها آنقدر كوچك بوده كه حتي نميتوان گفت، مسكن بسيار كوچكي به حساب ميآيند. با اين گرانيهاي عجيب و افزايش هر روزه قيمتها، خانواده هنرمندان به خصوص خانواده تئاتر دچار مشكلات بسيار زيادي هستند و اميدوارم فكري اساسي به حال اين قضيه بشود.
بايد براي خانه هنرمندان ايران رديف بودجه تعريف شود
در ارتباط با خانه هنرمندان ايران، حمايتهايي كه بايد صورت بگيرد متاسفانه كافي نبوده است. خانه هنرمندان ايران از ۱۲رشته مختلف هنري تشكيل شده است و نمايندگان اين ۱۲ رشته در شوراي عالي حضور دارند. هر كدام از اين رشتهها كه تشكلهاي خود را دارند با مشكلات زيادي روبهرو هستند ولي براي خانه هنرمندان ايران هيچ امكاناتي وجود نداشته كه از اين تشكلها حمايت كند. در واقع خانه هنرمندان ايران خود با مشكلات عظيمي روبهروست و حتي پرداخت حقوق كاركنان اين مجموعه دچار معضلات عجيبي است كه خانه هنرمندان ايران را در برابر پرسنل خود شرمنده كرده است چراكه قادر به پرداخت حقوق آنها نيست. اگرچه تلاشهايي صورت گرفته كه بر اساس قراردادهاي كار حقوق ايام بيكاري به پرسنل تعلق بگيرد ولي در اين زمينه هم موفقيت زيادي حاصل نشده است.
ارتباطهايي نيز با بخشهاي مختلفي كه ميتوانند در اين زمينه نقش حامي داشته باشند، برقرار شد اما متاسفانه كمكي كه بتواند جوابگوي حداقل نيازهاي خانه هنرمندان ايران باشد، صورت نگرفته است. در حالي كه خانه هنرمندان ايران در زمينه فرهنگ و هنر هم در عرصه داخلي و هم در عرصه بينالمللي از جايگاه و ارزشهاي ويژهاي برخوردار است، تماشاخانه ايرانشهر نيز در كنار خانه هنرمندان ايران از جايگاه ويژهاي برخوردار است اما در اين مدت تعطيل بوده و حتي توان پرداخت حقوق پرسنل خود را هم ندارد.
براي خانه هنرمندان ايران بايد يك رديف بودجه در نظر گرفته شود؛ تلاشهاي فراواني صورت گرفت كه شايد بتوان از طريق وزارت ارشاد، بخشي از اين كمكها را دريافت كرد. همچنين تماسهايي با شهرداري و شوراي شهر برقرار شد به ويژه از اين جهت كه در شوراي عالي خانه هنرمندان ايران، نماينده شهرداري نيز حضور دارد. شهرداري در گذشته همواره حامي خانه هنرمندان ايران بوده ولي الان با وجود تمام تماسها كمكي صورت نميگيرد؛ چه از طريق وزارت ارشاد و از مسير صندوق اعتباري هنر، چه از طريق شوراي شهر و شهرداري تهران. نهادهاي ديگري كه در زمينه فرهنگ و هنر مسووليتهايي دارند هم بايد كمك كنند تا اعتبار و جايگاه خانه هنرمندان ايران متزلزل نشود و به حركت سازنده خود ادامه دهد و روز به روز شرايط بهتري پيدا كند در صورتي كه اكنون در وضعيت بسيار نامناسبي قرار گرفته است.
در حال حاضر خانه هنرمندان ايران بر اساس دستورالعملهاي بهداشتي تعطيل است اما پرسنل مجموعه را كه نميتوان اخراج كرد. پرسنل خانه هنرمندان ايران سالها زحمت كشيدهاند و با تمام وجود و بيشتر از ساعات موظفي در مجموعه حضور داشته و فعاليت كردهاند. وقتي چنين شرايطي پيش ميآيد، شرمندگي خانه هنرمندان ايران در برابر پرسنل قابل توجيه نيست.
كمكها بسيار ناچيز است
كمكهاي صورت گرفته به انجمنها و خانههاي هنري نيز بسيار ناچيز بوده است؛ ما كماكان در تلاشيم كه براي هنرمندان تئاتر كه در اين شرايط متضرر شدهاند و حقوقي ندارند كه زندگيشان ادامه پيدا كند، كمكهايي جذب كنيم. قولها و وعدههايي نيز داده شده اما روند امور بسيار كند است. گاهي اوقات مبالغي در نظر گرفته ميشود اما اين كمكها مقطعي و بسيار كوتاهمدت است. در حالي كه زندگي افراد و خانوادههايشان مقطعي نيست. در مورد اجراي آنلاين تئاتر هم به نظر ميرسد، درآمدها پاسخگوي هزينهها نيست. از سوي ديگر دوستاني كه حاضر شدهاند در اين شرايط تئاتر اجرا كنند در واقع دست به فداكاري زدهاند چون فاصله ايمني را روي صحنه نميتوان رعايت كرد. اگر خداي ناكرده يكي از بازيگران دچار بيماري شود و نتواند كار را ادامه دهد، تكليف مابقي اجراها روشن نخواهد بود. اينكه چنين شيوهاي تا چه اندازه جوابگوي نيازهاست و تا چه زمان دوام خواهد داشت، جاي بحث دارد.
دولت فقط حرف ميزند
مجيد رجبي معمار، مديرعامل خانه هنرمندان ايراني نيز معتقد است، دولت در حوزه فرهنگ و هنر و بخش خصوصي ايفاي نقش مثبتي نداشته است. «وضعيتي در جهان به وجود آمده و ايران نيز متاثر از همين وضعيت است و هيچكس هم پيشبيني آن را نميكرد؛ همه با خوشبيني تلاش كرديم كه در طول يكي، دو ماه از پس اين ويروس عجيب بربياييم ولي ميبينيم كه كرونا خودش را با همه شرايط جغرافيايي و آب و هوايي و ژنتيكي تطبيق ميدهد و بزرگان عرصه بهداشت در جهان همين اواخر اعلام كردند كه هنوز در آغاز راه هستيم و خيلي چيزها ناشناخته مانده است. به هر حال ما بعد از كرونا در يك جهان جديد زندگي ميكنيم و بايد به سرعت خودمان را با اين شرايط تطبيق دهيم و براي شرايط پيچيدهتر از اين هم آماده شويم.
دولت بهرغم تلاشها و مشكلاتي كه داشته در حوزه فرهنگ و هنر و بخش خصوصي ايفاي مسووليت قابل توجه و مثبتي نداشته است. صرفا چند دستورالعمل دادند كه تئاتر و سينما ميتوانند، فعاليت كنند و گالريها باز شوند؛ مجموعهاي مثل تماشاخانه ايرانشهر اگر هر روز بخواهد چنين پروتكلي را رعايت كند و اين امكانات بهداشتي را فراهم آورد، هزينهاي سنگين را متحمل خواهد شد در حاليكه بايد دخل و خرجش را خودش تامين كند. شايد انجام چنين كارهايي براي جاهايي مثل حوزه هنري كه از بودجه بيتالمال استفاده ميكنند مقدور باشد كه البته آنها هم نتوانستند و نكردند؛ ولي بخش خصوصي مثل خانه هنرمندان ايران در 5 ماه گذشته براي تامين حقوق كاركنانش هم دچار مشكل بوده است. پرداختي ما به پرسنل مجموعه فقط در حدي بوده كه خانه هنرمندان ايران تعطيل نشود چون خانه هنرمندان ايران يك مجموعه شاخص در حوزه فرهنگ و هنر كشور است و تعطيل كردن آن راحت نيست. شرايط بسيار سختي است و دولت هيچ كمكي نميكند جز اينكه يكسري حرفهاي بينتيجه را مطرح ميكند. ماههاست ميگويند به كارفرمايان در بخشهاي مختلف از جمله فرهنگ و هنر اگر كاركنان خود را اخراج نكنند،كمك ميكنيم؛ اين كمكها كجاست؟ ما و تمام گالريهاي خصوصي و سالنهاي تئاتر درخواست خود را ثبت كردهايم اما دريغ از يك ريال كمك كه از جانب دولت صورت گرفته باشد. نه وام دادهاند و نه كمك بلاعوض. اگر وامي داده شود هم بايد پرسيد، بازپرداخت آن از كدام درآمد قرار است اتفاق بيفتد؟ ما غريبه نيستيم و ميدانيم دولت و مجموعه اقتصاد كشور با چه مشكلاتي دست و پنجه نرم ميكند، از شرايط جهاني آگاهيم، شرايط سياسي و استراتژيك ايران و تحريمها و مسائل داخلي و بينالمللي را هم ميدانيم؛ اما به هر حال بايد با تغيير يكسري اولويتها كه در تخصيص اعتبارات و بودجه صورت ميگرفته است، اين مشكلات را برطرف كنيم. وقتي اسم فرهنگ و هنر ميآيد، ذهن افراد به سمت سوپراستارهاي سينما و چهرههاي شاخص عرصههاي مختلف هنري ميرود و گمان ميكنند همه اهالي فرهنگ و هنر وضعيت مساعدي دارند. در حاليكه چنين افرادي اندكشمارند و آنها هم پيشتر در جاهايي سرمايهگذاري كردهاند وگرنه همين افراد هم اگر صرفا در انتظار دستمزد بازيگري بودند برخلاف تصور رايج براي امرار معاش به مشكل برميخوردند. اغلب هنرمندان مشكلات زيادي دارند از جمله در عرصه سينما كه در حال حاضر بسياري از عوامل پشت صحنه بيكار شدهاند.»
مردم در خانه بمانند يا سالنهاي تئاتر را پر كنند؟
به گفته اين مدير «در مورد سالنهاي تئاتر دوباره همان بحث رفع مسووليت مطرح است»؛ او ميافزايد:«يعني مركز هنرهاي نمايشي و معاونت هنري و وزارت ارشاد و دولت رفع مسووليت ميكنند و ميگويند ما كه اجازه از سرگيري فعاليتهاي تئاتري را صادر كردهايم؛ اين در حالي است كه نمايشهاي ما حتي زماني كه سالن پر از تماشاگر بود يا اجراي اضافه داشتند باز هم دخل و خرجشان متناسب نبود، چه رسد به شرايط فعلي. از طرف ديگر ما با يك پارادوكس دايمي روبهرو هستيم؛ كرونا دوباره اوج گرفته است و رسانهها مدام تبليغ ميكنند كه جز براي كارهاي بسيار ضروري از خانه خارج نشويد و از طرف ديگر گفته ميشود، تئاتر را رونق ببخشيد آنهم با نصف ظرفيت سالن. اينها با هم قابل جمع شدن نيست.»
«جدول برنامههاي تماشاخانه ايرانشهر تا پايان سال مشخص بود ولي همه گروهها واهمه دارند؛ پيش از هر چيز نگران همهگيري كرونا هستند و بعد اينكه سرمايهگذاران ديگر حاضر به سرمايهگذاري نيستند و گروهها نميتوانند از پس هزينه عوامل كار برآيند. ما با گروههاي مختلف صحبت كرديم و همه ميگويند، منتظريم ببينيم شرايط چطور پيش ميرود و اگر در آبان و آذر شرايط بهتر شد وارد نوبت اجرا خواهيم شد. وضعيت اغلب سالنهاي تئاتر به همين صورت است و اندك اجراها هم تماشاگر زيادي نداشتهاند.
نه شرايطي بهداشتي و نه شرايط اقتصادي به ما اجازه فعاليت نميدهد و مجموعه وزارت ارشاد هم هيچ نوع كمك واقعي و جدي را پيشبيني نكرده است. اين كار نياز به حمايت دارد و ما هم به مسوولان ارشاد اعلام كردهايم و منتظريم كه آنها كمكي بكنند و تا حالا خبري از كمك نشده است. واقعيت اين است كه سرمايهگذاران بسيار كمي وجود دارند كه صرفا به عشق هنر وارد كار شوند. به هر حال اكثر آنها ميخواهند حداقل اصل سرمايه برگردد تا كار بتواند ادامه پيدا كند. در شرايط فعلي ريسك سرمايهگذاري بالاست و تاكنون كسي حاضر به چنين كاري نشده است. البته در تهران شهرداري بهرغم مشكلاتي كه خودشان دارند به برخي انجمنها و خانههاي فرهنگي- هنري كمكهايي جزيي كردهاند. بنياد مستضعفان هم در حدي كه برايش مقدور بوده يك بار كمك به اهالي سينما و تئاتر داشته و جا دارد از اين دو نهاد تشكر كنيم. در اين اوضاع غريب و اين شرايط سخت هر كمكي هرچقدر كه باشد، ارزشمند است.»
مشكلات با حرفهاي مطنطن برطرف نميشود
در مورد گالريها باز هم مساله پروتكلهاي بهداشتي مطرح است. سعي ميكنيم پروتكلهاي بهداشتي را به بهترين نحو اجرا كنيم و جدا از هنرمندان و مخاطبان مجموعه به فكر سلامت پرسنل خانه هنرمندان ايران و خانوادههاي آنها هستيم. از نظر بهداشتي مقدمات كار را فراهم كردهايم؛ فضاي خانه هنرمندان ايران به دفعات ضدعفوني شده است و وسايل استريليزه كردن را فراهم كردهايم. اما به هرحال به افراد توصيه ميشود جز در موارد ضروري از محل زندگي خود خارج نشوند و اين تناقض وجود دارد. ما هيچ اجباري براي برگزاري نمايشگاهها نداريم و همزمان تلاش ميكنيم، گالريها شرايط خوبي داشته باشند.
بخش بزرگي از گالريهاي موجود متعلق به بخش خصوصي است. برخي از آنها ساختمانهاي قديمي را با هزينهاي هنگفت اجاره و آمادهسازي كردهاند اما در حال حاضر مشكلات زيادي دارند. برخي گالريها كلا تعطيل شدهاند و اميدي نيست كه با اين شرايط بتوانند دوباره به كار خود ادامه دهند. تعداد اندكي كه كار را دوباره شروع كردند هم با استقبال چنداني روبهرو نشده و فروش اندكي داشتهاند. برخي ديگر هم سراغ گالري مجازي رفتهاند و نمايشگاههاي خود را به اينصورت برگزار ميكنند. ما نيز از گالريهاي خانه هنرمندان ايران تصويربرداري ميكنيم تا آثار ارايه شده را در فضاي مجازي نيز در معرض ديد علاقهمندان قرار دهيم.
به هر حال هم ما و هم انجمنها و خانههاي فرهنگي و هنري تلاش ميكنيم، چراغ خانه هنرمندان ايران را روشن نگه داريم. همچنان كه نمايشگاه تصوير سال كه پيش از عيد بهدليل كرونا تعطيل شده بود را ادامه داديم و پس از آن هم دو نمايشگاه ديگر برگزار كرديم؛ نمايشگاه عكس فيلم «درخت گردو» و نمايشگاه عكس «سيلاب 98-97». ما ميدانيم و دولت و وزارت ارشاد هم بدانند كه شرايط بسيار دشوار است و اين مشكلات صرفا با سخنهاي اميدبخش و حرفهاي مطنطن برطرف نخواهد شد. بايد در تخصيص بودجه و اولويتبنديها بازنگري شود.
خانه هنرمندان ايران به عنوان يك نهاد فرهنگي غيردولتي و غيرانتفاعي و غيرسياسي كه به كليت جامعه هنري كشور تعلق دارد، هيچ زمان هيچ رديف بودجهاي از بودجه عمومي كشور نداشته است. ما بايد از طريق اجاره سالنها، فروش بليت، اجاره فضاهايي مثل رستوران گياهي و... منابع خودمان را تامين كنيم. در 5 ماه گذشته هم به دليل شيوع كرونا رستورانها تعطيل بوده و از چند هفته پيش مجددا آغاز به كار كردهاند كه با استقبال خاصي رو بهرو نشدهاند.
كمك وزارت ارشاد در يك سال: ۵۰ ميليون در دولت و وزارت ارشاد دو گونه بودجه وجود دارد؛ نخست بودجه اختصاصي تشكلها و بخشهاي دولتي و سازمانهاي دولتي است. مثلا معاونت مطبوعاتي وزارت ارشاد يا بنياد فارابي سالانه بودجه اختصاصي دارند. اما به جز آن، بودجهاي در اختيار فارابي قرار ميگيرد براي كمك به سينما. يعني همه ساله بودجهاي سنگين به وزارت ارشاد داده ميشود كه براي مصارف داخلي وزارتخانه نيست بلكه بودجه كمكهاي فرهنگي است و وزارت ارشاد تصميم ميگيرد كه آن را در اختيار چه نهادهايي قرار دهد. سالهاست مديران مختلف خانه هنرمندان ايران تلاش كردهاند، رديف بودجهاي از كمكهاي وزارت ارشاد به اين مجموعه اختصاص داده شود اما موفق نشدهايم.
كل بودجهاي كه سال گذشته از وزارت ارشاد به خانه هنرمندان ايران كمك شده 50 ميليون تومان بوده كه امروزه هزينه ساخت يك تئاتر درجه 3 است. فقط براي خانههاي هنري قديمي مثل خانه موسيقي و تئاتر و سينما آب باريكهاي از اين بودجه جريان داشته است. رقمي كه اين خانهها دريافت ميكنند هم نسبت به بودجه كمكهاي فرهنگي كه در اختيار وزارت ارشاد قرار دارد بسيار ناچيز است. انجمنهاي تجسمي بودجهاي ندارند مگر اينكه به صورت مقطعي كمكي به آنها صورت بگيرد. شهرداري تهران چيزي حدود يك پنجم هزينههاي ما در طول سال را تامين ميكند و در شرايط كنوني هم بر اساس قولهايي كه شهرداري داده، كار را ادامه دادهايم و براي بعد از آن نميدانيم چه بايد كرد در حالي كه شهرداري تهران هم از ابتداي سال 99 هيچگونه كمك مالي به خانه نداشته است.
وزارت ارشاد بايد در اولويتهايش
بازنگري كند
در شرايط فعلي بايد اولويتبندي شود و مشخص باشد چه كارهايي اولويت دارد. وزير ارشاد خود جزو علما هستند و از قاعده «الاهم فالاهم» آگاهند. بايد ديد كار برخي نهادها و دستگاهها كه بودجههاي كمكي چند ميلياردي و چند ده ميلياردي دريافت ميكنند، چقدر اولويت دارد. جاهايي كه كار محوري ميكنند و ارتباطات مردمي بيشتري دارند و تاثيرگذارند بايد بيشتر مورد توجه قرار بگيرند. در بين معاونتهاي مختلف وزارت ارشاد هم بايد اولويتبندي صورت بگيرد و اين كار بايد در تمامي وزارتخانهها اتفاق بيفتد.
اگر كرونا موجب سردرگمي شده باشد براي يكي، دو ماه ميتوان اين عذر را پذيرفت. ما الان پنجمين ماه كرونا را پشت سر گذاشتهايم و اين وضعيت در دولت نسبت به ساير مشاغل هم ديده ميشود. گفته شد، بيمه بيكاري به افراد تعلق ميگيرد اما چه كمكي صورت گرفت؟ پس از 3 ماه تاخير به برخي افراد بيكار شده 500 هزار تومان كمك شده است و نهايت كمك حدود يك ميليون تومان براي ماه فروردين و يك ميليون و دويست هزار تومان براي ارديبهشت بوده است. كسي كه چند ماه بيكار بوده حتي اگر همان دو ميليون و نهصد هزار تومان را هم دريافت كرده باشد، چطور زندگي خود را گذرانده است؟
دولت نشان داده در بخشهاي مختلف و از جمله اقتصاد كمتوان است و فقط حرف ميزند و تماشا ميكند. دولت مسوول است اما خود در جايگاه پرسشگري ايستاده است و گله هم ميكند و پيشنهاد هم ميدهد تا ديگران به آن عمل كنند؛ گويا از اوضاع خبر ندارند و حتي خريد هم نميكنند. به ميدان ميوه و ترهبار هم كه برويد، متوجه ميشويد قيمتها حداقل دو برابر 6 ماه پيش شده است. ميدان ميوه و ترهبار كه كالاي لوكس عرضه نميكند و مشتريانش طبقه متوسط و متوسط به پايين هستند چه برسد به بخشهاي آزاد اقتصاد.
عملكرد خانه هنرمندان مورد حسادت است
ما در خانه هنرمندان ايران تا آخرين رمق تلاش خواهيم كرد كه از تعطيلي مجموعه جلوگيري كنيم. اما به هر حال امكاناتمان محدود و شرايط هم بسيار دشوار است. ما روزهاي سخت دوران جنگ را هم تجربه كردهايم ولي اكنون شرايط دچار تغيير شده است. اخيرا جلسهاي با دكتر حناچي، شهردار تهران برگزار كردهايم و با توجه به پيشينه فرهنگي ايشان، توقع بيشتري هم از شهردار تهران داريم تا خانه هنرمندان ايران هرگز به سمت تعطيل شدن پيش نرود. خيليها بدشان نميآيد خانه هنرمندان ايران تعطيل شود؛ بخشي از آن به دليل حسادت است؛ خيليها چشم ديدن اين مجموعه را ندارند چون خانه هنرمندان ايران با كمترين هزينه چنين عملكردي دارد؛ كل هزينه خانه هنرمندان ايران و تماشاخانه ايرانشهر در طول يك سال معادل هزينهاي است كه صرف فقط يكي از اين جشنوارههاي بيكيفيت ميشود. بزرگترين اساتيد فرهنگ و هنر كشور به خانه هنرمندان ايران ميآيند بدون اينكه چشمداشت مادي داشته باشند چون اينجا را خانه خودشان ميدانند. به همين دليل است كه خيليها نسبت به اين مجموعه حسادت ميورزند.
خانه هنرمندان ايران سياسي عمل نميكند
عهد ما در خانه هنرمندان ايران از روز اول اين بوده كه غيرجناحي عمل كند و غيرانتفاعي و متعلق به همه مردم ايران و جامعه هنري باشد. پس سرپا نگه داشتن اين مجموعه كار بسيار دشواري است. همزمان موسسات و نهادهاي ديگر با امكانات فراوان و بودجههاي هنگفت و فضاهاي بزرگ وجود دارند كه سوت و كورند و اقبالي نسبت به آنها وجود ندارد. آنها با وجود امكانات و فضاهايي كه در اختيار دارند، گاهي برنامههاي خود را در خانه هنرمندان ايران برگزار ميكنند چون در آنجا مخاطبي ندارند.
از رييس سازمان برنامه و بودجه، دكتر محمدباقر نوبخت گلايه شديد داريم؛ من 3 سال است، پيگيري ميكنم و نميخواهم اين پيگيري از كانالهاي غيرمستقيم باشد ولي وقتي به ما داده نميشود. وزير كنوني بهداشت، دكتر نمكي، چند سال پيش در مقام معاون فرهنگي و اجتماعي سازمان برنامه و بودجه كشور در خانه هنرمندان حاضر شد و قولهاي زيادي داد اما هيچيك از آن قولها صورت عملي پيدا نكرده است. ما رديف بودجه دولتي نميخواهيم اما چرا نبايد يك رديف بودجه كمكي به خانه هنرمندان ايران اختصاص يابد؟ در حاليكه اين همه نهاد فرهنگي رديف بودجه دارند. ما كاملا برنامهريزيشده، عمل ميكنيم و ميدانيم چه ميخواهيم بكنيم. به هر حال بسياري از افراد دغدغه فرهنگ و هنر ندارند. خانه هنرمندان ايران هيچ جهتگيري جناحي و سياسي ندارد و اين را در عمل و برنامههايش نشان داده است؛ اميدوارم مسوولان فعلي هم پيش از آنكه دوران مسووليتشان به پايان برسد، كاري براي اين مجموعه انجام دهند.
فضاي مجازي راه چاره نيست
محمدمهدي رحيميان، رييس هيات مديره انجمن عكاسان ايران از حضور عكاسان در خط مقدم جبهه مقابله با كرونا و دشواريهاي فعاليت خانه هنرمندان ايران در شرايط فعلي ميگويد.
خانه هنرمندان ايران دربردارنده فضاهاي محيطي نمايشگاهي و سالنهاي اجراي تئاتر و نمايش فيلم و كريدورهاست؛ چنين فضايي وقتي با منع فعاليتهاي اينچنيني مواجه ميشود طبيعتا بايد در پي روشهاي جايگزين باشد. با توجه به امكانات موجود در فضاي مجازي، برخي روشها قابل اعمال است. خانه هنرمندان ايران نيز از ابتداي شيوع كرونا سعي كرده، تعدادي از گفتوگوها و نشستها را در فضاي مجازي برگزار كند و اين كار انجام شده است. اما در مجموع گفتوگو در فضاي مجازي نميتواند، جايگزين گفتوگو با حضور فيزيكي افراد و گردهماييها شود. بنابراين بسياري از برنامههاي خانه هنرمندان ايران و انجمنها از جمله انجمن عكاسان لطمه ديده است. اين مساله صرفا شامل نشستها نميشود؛ جلسات كارشناسي كارگروهها نيز متاثر از اين وضعيت بوده و روند پيشرفت امور بسيار كند شده است.
خانه هنرمندان در اين وضعيت دچار گرفتاري و چالش اقتصادي نيز شده است؛ بخشهايي كه براي اين مجموعه درآمدزا بودند عملا قادر به درآمدزايي نيستند؛ از جمله گالريها، سالنهاي سينما و تئاتر و... اثرات اين وضعيت تسري پيدا كرده و تمامي انجمنها از اين وضعيت متاثر شدهاند. فعاليتهاي روزمره ما كه برنامهريزي شده بود بهسختي توانسته خودش را با شرايط جديد منطبق كند. مثلا برنامه «دوشنبههاي عكاسي» كه حداقل دو يا سه نشست برنامهريزيشده در طول ماه داشت كاملا تعطيل شده است. كارگروههاي پژوهشي ما در عمل متوقف و جلسات هيات مديره نيز دچار مشكلات زيادي شده است. البته انجمن عكاسان جزو معدود انجمنهايي است كه بخشي از فعاليتهايش حتي در تعطيلات نوروز نيز ادامه داشته است. از جمله تعهدات اجرايي كه تا امروز تلاش كردهايم با وجود تمام مشكلات دچار وقفه نشود. همچنين عكاساني كه در حوزه عكاسي مستند و عكاسي خبري فعاليت ميكنند در اين شرايط در خط مقدم جبهه مواجهه با كرونا حضور داشتهاند؛ عكاسان و از جمله برخي عكاسان فعال عضو انجمن در مراكز درماني همراه پرستاران و كادر پزشكي بودهاند و بهرغم تمامي خطرات در مراسم شستوشو و خاكسپاري درگذشتگان نيز حضور پيدا كردهاند. عكاساني كه امكان انجام چنين كارهايي نداشتند هم سعي كردند از امكانات رسانه عكاسي مثل عكاسي صحنهآراييشده، استيج و ديگر روشهاي عكاسي مستند استفاده كنند و اين دوران را به تصوير بكشند.
درآمدهاي خانه هنرمندان ايران محقق نشد
خانه هنرمندان ايران براي تامين معيشت نيروي انساني، پشتيباني سختافزاري و تامين آب و برق و شارژهاي روزانه و ماهانه و... متحمل هزينههاي فراواني شده است؛ بهطور معمول بخشي از اين هزينهها از طريق كمكهاي شهرداري يا شوراي شهر و بخشي ديگر از طريق فروش بليت و اجاره فضاهاي نمايشگاهي و سالنها جبران ميشود. در دوران كرونا، هزينهها پابرجا بودهاند ولي درآمدهاي حاصل از نمايشگاهها و فروش بليت و... قطع شده است. فضاهاي تجاري فرهنگي اين مجموعه مثل كافيشاپ و رستوران و فروشگاه و... نيز عملا نتوانستهاند فعال باشند و به تعهدات مالي خود عمل كنند. بنابراين درآمدهاي پيشبينيشده خانه هنرمندان ايران در سال ۹۹ محقق نشده است. درباره حمايتهاي وزارت ارشاد بايد گفت كه اين وزارتخانه در حوزه تجسمي محدوديت دارد و بودجه محدودي به اين بخش اختصاص داده شده است. در زمينه تئاتر نيز معاونت هنري بايد مقداري بودجه در اختيار خانه هنرمندان قرار دهد، همينطور معاونت سينمايي به دليل نمايش فيلم در اين مجموعه. يعني از اين 3 منبع بايد بخشي از بودجه خانه هنرمندان ايران تامين شود اما هيچ زمان پرداختهاي درستي در اين زمينهها صورت نگرفته است. وزارت ارشاد بايد كساني كه از وزارتخانه مجوز فعاليت دريافت كردهاند مثل موسسات و آموزشگاهها و مجموعههايي كه در خطر بيكاري بودند را در اولويت قرار ميداد. وزارتخانه اين كار را در گردآوري اطلاعات انجام داده است اما تا جايي كه من اطلاع دارم و از اوضاع اعضاي انجمن عكاسان آگاهم تا اين لحظه چيزي به هنرمندان و صنوف تحت پوشش خودش پرداخت نكرده است. مسير كمكرساني به هنرمندان و نه خانه هنرمندان ايران فعلا از طريق صندوق اعتباري هنر است كه با توجه به اعتباراتي كه از طرف سازمان برنامه و بودجه تخصيص پيدا كرده است، بتوانند به هنرمندان وام با بهره 4 درصد بدهند همچنين بخشي از هزينههاي بيمه تامين اجتماعي و بيمه تكميلي هنرمندان را پرداخت كنند. البته مصوب شده تا پايان شهريور اين هزينهها پرداخت و دوره بيمهها تمديد شود. صندوق اعتباري هنر بيش از 70 هزار عضو دارد كه فقط نيمي از آنها بيمه تامين اجتماعي دارند.
براي خانه هنرمندان ايران بايد يك رديف بودجه در نظر گرفته شود؛ تلاشهاي فراواني صورت گرفت كه شايد بتوان از طريق وزارت ارشاد بخشي از اين كمكها را دريافت كرد. همچنين تماسهايي با شهرداري و شوراي شهر برقرار شد. شهرداري در گذشته همواره حامي خانه بوده ولي الان با وجود تمام تماسها كمكي صورت نميگيرد؛ چه از طريق وزارت ارشاد و از مسير صندوق اعتباري هنر، چه از طريق شوراي شهر و شهرداري تهران. نهادهاي ديگري كه در زمينه فرهنگ و هنر مسووليتهايي دارند هم بايد كمك كنند تا اعتبار و جايگاه خانه هنرمندان ايران متزلزل نشود.
اگر كرونا موجب سردرگمي شده باشد براي يكي، دو ماه ميتوان اين عذر را پذيرفت. ما الان پنجمين ماه كرونا را پشت سر گذاشتهايم و اين وضعيت در دولت نسبت به ساير مشاغل هم ديده ميشود. گفته شد بيمه بيكاري به افراد تعلق ميگيرد اما چه كمكي صورت گرفت؟ پس از 3 ماه تاخير به برخي افراد بيكار شده 500 هزار تومان كمك شده است و نهايت كمك حدود يك ميليون تومان براي ماه فروردين و يك ميليون و دويست هزار تومان براي ارديبهشت بوده است. كسي كه چند ماه بيكار بوده حتي اگر همان دو ميليون و نهصد هزار تومان را هم دريافت كرده باشد، چطور زندگي خود را گذرانده است؟